امروز خورشید طلوع می کند از مشرق دوباره بارش نور شروع شد تو هم بیا خورشیدمن باش وببار بر سر من عشق راه می روی و باد می پیچد در این کوچه ها بوی عطر تو بوی اردیبهشت نمِ باران چه بگویم شهر را معطر کرده اُردیبهشت است و بساطِ دلبری برپاست هوایش بویِ بهشت می دهد هوش از سَر می بَرَد هوسِ عاشقی دارم شادیِ کوچکی می خواهم از جنسِ آمدنت می آیی اردیبهشت جان به چه میبالی تو وقتی که حتی سر انگشتی از زیبایی نگارم در تو نیست و اردیبهشت شاهزاده ای ست که باگلهای بهاری ونغمه های قناری برتمامی فصل ها فرمانروایی می کند نوید بهترینهاست منشا زیبایی و پراز رنگین کمان عشق است
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق ,
|